پیش کشی است که نزدیکان پیشگاه شهریاری هنگامی می گذرانند که پادشاه به دست و تیر خود نشان یا شکاری را می زند بدانگونه که شایستۀ آفرین و ستایش باشد. (از آنندراج). - ناز شست کسی، در تداول، آفرین ! زه ! احسنت ! حبذا! - ناز شستم، در تداول، نوش جانم ! مزد دستم ! مفت جانم ! خوب کردم ! ، جایزه یا مشتلق یا انعامی که به کسی به پاداش هنرنمائی یا آوردن خبر خوش یا کردن کاری بجا می دهند
پیش کشی است که نزدیکان پیشگاه شهریاری هنگامی می گذرانند که پادشاه به دست و تیر خود نشان یا شکاری را می زند بدانگونه که شایستۀ آفرین و ستایش باشد. (از آنندراج). - ناز شست کسی، در تداول، آفرین ! زه ! احسنت ! حبذا! - ناز شستم، در تداول، نوش جانم ! مزد دستم ! مفت جانم ! خوب کردم ! ، جایزه یا مشتلق یا انعامی که به کسی به پاداش هنرنمائی یا آوردن خبر خوش یا کردن کاری بجا می دهند
ده کوچکی است از دهستان گور بخش ساردوئیۀ شهرستان جیرفت، در 52 هزارگزی جنوب شرقی ساردوئیه و 14 هزارگزی جنوب راه مالرو ساردوئیه به دارزین واقع است و 12 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
ده کوچکی است از دهستان گور بخش ساردوئیۀ شهرستان جیرفت، در 52 هزارگزی جنوب شرقی ساردوئیه و 14 هزارگزی جنوب راه مالرو ساردوئیه به دارزین واقع است و 12 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
انعامی که به کسی به پاداش هنرنمایی وی دهند، جایزه، پیشکشی که نزدیکان شاه و امیر به وی تقدیم کنند هنگامی که وی هدف یا شکاری را با تیر زند یا درنده ای را به دست خود بکشد، برخلاف حق چیزی را از کسی گرفتن، باج سبیل
انعامی که به کسی به پاداش هنرنمایی وی دهند، جایزه، پیشکشی که نزدیکان شاه و امیر به وی تقدیم کنند هنگامی که وی هدف یا شکاری را با تیر زند یا درنده ای را به دست خود بکشد، برخلاف حق چیزی را از کسی گرفتن، باج سبیل